وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «لضربة علیٍّ لعمرو یوم الخندق تَعدل عبادة الثقلین»؛ خُب درست است شهادت، یک مقام برجستهای است اما بالاتر از شهادت آن فتحی است که این شهادتها در دامنه و در سایه آن سفره فتح به ثمر میرسد.
فرمود پیروزی حضرت امیر معادل عبادت جن و انس است؛ اگر ـ معاذ الله ـ آن روز وجود مبارک حضرت امیر آن شمشیر را نمیزد و او را به هلاکت نمیرساند آنها میآمدند مدینه را قتلعام میکردند، غارت میکردند، دیگر اثری از اسلام نبود.
اسلام نه تنها خودش را حفظ کرد، نبوّت انبیای ابراهیمی را هم حفظ کرد.
خدا غریق رحمت کند مرحوم کاشفالغطاء را! این را ما چند بار در همینجا به عرضتان رساندیم؛ مرحوم کاشفالغطاء میفرماید اگر قرآن نبود، اسلام نبود، اهل بیت نبودند، اثری از یهودیّت و مسیحیّت نبود.
برای اینکه این انجیل تحریفشده، این تورات تحریفشده، این کتابی که ـ معاذ الله ـ شُرب خمر را به انبیاء اسناد میدهد، این کتابی که ـ معاذ الله ـ آمدن خدا از آسمان به زمین و کُشتیگیری با یعقوب و امثال اینها را نسبت میدهد، این دینی نیست که با پیشرفت علم بماند.
مختصری علم پیشرفت کرده اینها کلیسا را زدند کنار؛ اگر قرآن نبود، عترت نبود، اثری از تورات و انجیل نبود.
اما وجود مبارک پیغمبر و همچنین قرآن آمده عظمت ابراهیم را، عظمت موسی را، عظمت عیسی را، مبارزات با آلفرعون را، جریان فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ را، طهارت عیسی را، عَذرا بودن مریم را، قداست مریم را، قدّیس بودن این دودمان را تثبیت کرد و گفت و گفت و گفت تا مسیحیت را زنده کرد، یهودیت را زنده کرد؛ فهمیدند انبیای الهی از هر آسیب و گزندی مصوناند، موسی آن نیست که آنها میپندارند، عیسی آن نیست که آنها میپندارند، مریم آن نیست که ـ معاذ الله ـ به خلاف متّهم بشود.
این قرآن، انبیای ابراهیمی را، وجود مبارک موسی را، وجود مبارک عیسی را، وجود مبارک مریم(سلام الله علیهم) را به عظمت معرفی کرد تا به این روز اینها را نگهداشت.
اگر قرآن نبود اثری از دین الهی نبود! چه یهودیّت، چه مسیحیّت!
لذا فرمود: «لضربة علیٍّ لعمرو یوم الخندق تَعدل عبادة الثقلین» حتی شهادت خود حضرت امیر(سلام الله علیه) هم در سایه برکت همین پیروزی است.
اگر اسلام رفته بود خُب اگر کسی را میکشتند دیگر مسأله شهادت مطرح نبود، جریان کربلا هم مدیون همین فتح خندق است.
اگر اسلامی نبود میشد جنگ طایفهای! جنگ طایفهای که دیگر سیّدالشهداء در خود ندارد!
لذا گاهی ممکن است یک پیروزی معادل چندین شهادت و برتر از چندین شهادت باشد؛ همانطوری که مِداد علما بالاتر از دماء شهداست.
بعضی از اعلامیههای امام بالاتر از دِماء شهدا بود، الآن هم همینطور است.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره احزاب، آیات 21 الی 27/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور،1395/2/28
کلمات کلیدی: